۱۳۸۷ اسفند ۵, دوشنبه

در کوچه ء " والنتاین "

*درکوچه ء " والنتاین "

*لحظه های خواب آلود
*در پس ِ گوشی همراه
* هرشب
*خواب خفته را
****می کند بیدار
*
* مژه های اخمو
* دروازه اندوه را
***کلون کرده
* در شبی تاریک و وهم آلود
***تا تنهایی خسته
* که می رسد از راه
* باز ماند
****پشت دیوار ِ دیدار
8
* از فضای دیده ها
* ابر گریه می بارد
***در شیار ِ لبهای بوسیده
* تا عطش یک لحظه لبخند را
***در آتشدان ِ تمنّاها
* خموش سازد بیگدار
*
*پرواز خاطره
* در حومه ء میانسالی
* در پی جدایی هاست
***تا خود رأیی هوسها را
*به اعتراف کشاند
***در سرای ناکامی
* بیادمان ِ دلهای سوگوار
*
*چشمان خسته
* نشسته بر مرکب ِ خیال
****می تازد
* در جاده ء آرزوهای جامانده
*
*آنگاه
* رهزن اضطراب
**=*با هودِج هیجان
* ره می بندد بر او
****در لحظه های تکرار
*
* میگریزد سوژه ء ایده
* از غمخانه ء فراموشی
***زیرا
* دیده ء آزادگی
****جامانده
* در فضای فریب سازی
* از تحّکم نبایدها
***اشکریز
****از شنید های بی باور
*
* فرصت خندیدن و گفتن
* در حضور ریا کاری
***با تازیانه ء بیم
* نوحه می سازد
***با اشکهای خشکیده
* در اندرون پرده یی
*از خود فروشی ها
****با پنجه های نفرت
* فشرده بر نیمه ء سیما
****با پیدایشی شرمسار
*
* از نماد دلبستگیها
***در کوچه ء والنتاین
*از غصه می پاشد خانه بیزاری
* از دیدار ِ یاران
*****در صحنه ء پیکار
*
نگاه
* لبهای فشرده از خوابی نرم
****از شوری اشکی سرد
8 با پشت ِ پنجه ء آرامش
***می زداید
* جُرم غصّه را
****از خواب
*
*و
* لحظه خواب آلود
***می ریزد
* در متن ِ تلخی ِ اوقات
***پاره پاره بی مقدار
از صدای ناخوانده
**در گوشی همراه
* ز جای می جنبد
**سایه یی
* در هیبت ِ لرزان
**در پای سایه می ریزد
* از خوف
***ملافه ء گلدار

۴ نظر:

ناشناس گفت...

دلم گرفت از این و آن و این نوشته ات

سلام !

ناشناس گفت...

It was interesting

ناشناس گفت...

salam mr rahimi
talammoz ma ra ham bepazirid

ناشناس گفت...

درود
کجایی؟

پرواز خاطره
در حومه ء میانسالی
در پی جدایی هاست

به امیـد ســالی باشــکوه برایت