۱۳۸۷ آبان ۱۹, یکشنبه

مانده مان

مانده مان
*
*زندگی بی من رها شد ، من ندانست که در حیطه ء خویشتنم

****** **قصّه ها مانده مرا در مانده مانم، راز داری بسته دهنم


*شور بختی ست، رفیقان همه رفتند، دگر نیست مرا همنفسی

************گر شود نوبت من ، خدا را ! فریاد رسی تنها منم


*روزگاری این دل ِ سوخته مرا بود مدام در اختیار

*********** ولی اکنون منم بنده ء دل، شرمنده از سلطه رفتنم


*گاه در پی زیبا صنمی، گلرُخی ، می بَرَدم به هر کوی گذار

*********** می نشاند بر لبانم واژه های عاشقانه تا باشد سخنم


*آن زمان هنگامه ء شور و جوانی ، دل مرا همدم بود

*******جای دل حرف و حدیثی نگزیدم بهر ِ یاری به وقت گفتنم


*لیک امروز از دلم فتنه ها بیند مصلحت ِ زیستی من

******* گاه ِ دوستداری گذشته ست ز من، خجلت ِ حیا را چه کنم


*زندگی با همه ء رنج و مُحَن ، گاه دلبستگی آرَد ببار

******* ****می برد اندیشهء افتاده از پای مرا ، بیاد مان ِکهنم


*یاد آن روز نه غم بود به دل، نه مشکلات ِ مسکنت

*******فرصت دل شدنی بود فزون ، نِی امروز که به درد و مُحَنم


*روزگاری خوش برآمد با نوید شادکامی در بساط زندگی

******برنشستیم بهره ها بردیم، ملامت ها کشیدیم با مدارای صنم


* دوستان همنوا، در گردش و در کارها ، یکدله بودیم با صفا

***** نه خَسی به کس مزاحم، نه از پریشی یا به خلوت نشستنم


*جانانه بود گاه ِ سیاحت ، به دل می نشست گذران ِ فراغت

***** نه حسرت کاری ، نه رنج درآمد، آماده بود هر نوع مسکنم


* نرفته ز یاد، نیمروز ِ اَمرداد روی ماسه ها در ساحل دریا

********با زورق غرور به امواج دل سپردن ، وز غرقاب جستنم


*آدینه ها از کوره راهی به کوهستان، دور از شلوغی مطلوب

****** شوق ِصخره نوردی با یاران ، به اوج ِ قلّه ء فخر پیوستنم


*فرصت فراهم بود از وعده های مقرّر با دوستان شفیق

**********سیاحتی مِیسَر از دیدنی های ماندگار ز ناموران ِ وطنم


*کنون نه حوصله یی و مهلتی ، کز گذار ِ جنب کویم کنم گذر

********دریغ ! به قهرگذشت عمر ِخسته ،بر یک دیده برهم بستنم


* کنون که درخت عمر، قرین ِ فصل خزان و برگریزان ست

***********وارون شده ایدهء دل و دیده، به جرم ِ قائده شکستنم


*نگراز دیار کوچیده ام درلحظه های غربت ، پی خاطره ء دیرینم

********* بلبل ِ شوریده حالم از جفای گلچین ، ویران گشته گلشنم


*آزرده نیستم ، عمر وفادار در چرخش وفا خواه ست مرا

******* از مسیر ِ ابری می کنم سفر ، خوشا ! با رویا سفر کردنم